سایت تفریحی خدماتی علم IT

سایت تفریحی خدماتی علم IT

سلام من رضا روحی دولت آبادی متولد 1375/12/6 دانشجوی فناوری اطلاعات هستم و در این زمینه فعالیت دارم .
با تشکر .

آخرین نظرات
نتیجه تصویری برای طلا




قطعا برای شما پیش خواهد امد که برای خرید طلا به طلا فروشی مراجعه کنید و پس از پسندیدن طلا ماشین حساب فروشنده و حساب کتاب ان توجه شما را جلب کرده باشد .
ولی در این زمان هست که بزرگترین کلاه سر شما میرود .

چگونه؟
فرمول محاسبه و فروش طلا از طرف اتحادیه طلا فروشان به این صورت میباشد :
مبلغ روز طلا برای هر گرم + اجرت ساخت هر گرم طلا + سود + ارزش افزوده
اما نکته کجاست ؟ 
در محاسبه سود و ارزش افزوده فروشندگان می بایست صرفا مبلغ اجرت ساخت را ملاک قرار دهند و نه ارزش طلا
یک مثال برای روشن شدن مطلب : 

فرض کنید شما قصد خرید یک قطعه طلا به وزن ۱۰ گرم را دارید و قیمت روز هر گرم طلا ۹۰۰۰۰ تومان می باشد و فروشنده اجرت ساخت هر گرم را ۲۰۰۰۰ تومان اعلام میکند و سود معادل ۷% و ارزش افزوده معادل ۹%
ابتدا محاسبه واقعی :
۱۰g*90000 = 900000
۱۰g*20000 = 200000
۲۰۰۰۰۰*۷% = ۱۴۰۰۰
۲۰۰۰۰۰*۹% = ۱۸۰۰۰
مجموع چهار عدد بالا برابر است با ۱۱۳۲۰۰۰ تومان 
حالا محاسبه طلا فروشان عزیز :
۱۰g*90000 = 900000
۱۰g*20000 = 200000
(۹۰۰۰۰۰+۲۰۰۰۰۰) = ۱۱۰۰۰۰۰
۱۱۰۰۰۰۰*۷% = ۷۷۰۰۰
۱۱۰۰۰۰۰+۷۷۰۰۰ = ۱۱۷۷۰۰۰
۱۱۷۷۰۰۰*۹% = ۱۰۵۹۳۰
۱۱۷۷۰۰۰+۱۰۵۹۳۰ = ۱۲۸۲۹۳۰
و حالا فروشنده با سخاوت یک مبلغ ناچیز هم به شما تخفیف میدهد 
ولی در اصل

۱۲۸۰۰۰۰-۱۱۳۰۰۰۰ = ۱۵۰۰۰۰
فروشنده ۱۵۰۰۰۰ تومان بیشتر از شما پول گرفته است .
برای اینکه جلوی این کار را بگیرید کافیست …
از فروشنده بخواهید ریز محاسبات را در فاکتور نوشته و مهر کند .
البته به این نکته نیز توجه داشته باشید که فاکتور مربوط به همان فروشنده باشد .
موفق باشید .
  
لطفأ پخش واطلاع رسانى کنید که بیش از این به خلق الله اجحاف نشه
*****************************************************************************************

نتیجه تصویری برای روانشناسی 

 

افکار انسان اهمیت بسزایی در زندگی خواهد داشت. در واقع همانگونه که قدرت تفکر با وجود منحصر به فرد خود در انسان ، انسان را از سایر موجودات متمایز می‌سازد تاثیرات عمیقی نیز روی زندگی او خواهد گذاشت. چیزی که نحوه زندگی انسانها را مشخص می کند، تفسیر و نوع دیدشان نسبت به  وقایع بیرونی است نه خود آن وقایع. سرمنشأ مثبت اندیشی از باورهای ما می آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی می برد. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش می آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هرامری می تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود.مثبت اندیشی به ما کمک می کند که بتوانیم تغییرات مفیدی در رفتار، گفتار، کار و زندگی خود ایجاد کنیم .

 

امام علی علیه السلام می فرمایند: «خوش گمانی موجب کم شدن اندوه میشود .» زیرا اندیشه ها وپندارهای ما است که زندگی ما را شکل میدهد و هرکس رفتار های دیگران و حوادث زندگی را با توجه به باورهای وبینش خاص خود تفسیر و توجیه میکند ، به همین دلیل در متون دینی سوءظن یکی از رذایل اخلاقی شمرده شده است و خداوند در قرآن کسانی که گمان بد به حوادث می برند را سر زنش میکند:«و شما گمان بدی بردید و شما از هلاک شدگان هستید » .

 

 

انوع افکار انسان

در یک طبقه بندی بسیار ساده افکار انسان در دو مقوله مثبت و منفی دسته بندی می‌شود. این نوع از دسته بندی بسیار مورد توجه روانشناسان مشاوره و بویژه مشاورانی است که دیدگاه شناختی دارند. این دسته بندی دو نوع افکار مثبت و منفی در انسان شناسایی می‌شود و اعتقاد بر این است که غلبه هر یک از آنها بر ذهن فرد شیوه زندگی او را در حدی وسیع نشان می‌دهد. بطوری که همین افکار ساده به راحتی ممکن است موجب تفاوت سبک زندگی فرد با سایرین ، یا با خود او در مراحل مختلف شود.

 

 

افکار مثبت انسان

بر اساس این دسته بندی افکار مثبت آن دسته از افکاری را شامل می‌شود که تاثیرات مفیدی بر ذهن و رفتار فرد به جای می‌گذارند، هدایت کننده هستند و اغلب موجبات زندگی دلپذیر را فراهم می‌سازند. افرادی که دارای چنین افکاری هستند کمتر در دام استرس و فشار روانی گرفتار می‌شوند و یا حداقل به راحتی خود را می‌توانند از چنین شرائطی رها کنند. این افراد اعتماد به نفس بالاتری دارند، دید خوبی نسبت به خود دارند و بطور کلی افکار آنها حول و حوش خوب بودن ، سالم بودن و واقع بین بودن دور می‌زنند.

نمونه‌ای از افکار مثبت

من در موارد مختلف پیروز بوده‌ام هر چند شکستهایی نیز داشته‌ام.

* من فرد کارآیی هستم.

* لازم نیست همه مثل هم باشند.

 

 

افکار منفی انسان

افکار منفی تحریک کننده هیجانات منفی در انسان هستند. که اغلب در اثر وقایع بیرونی که بار منفی دارند برای افراد ناراحت کننده هستند راه اندازی می‌شوند. این افکار چسبندگی فوق‌العاده‌ای در ذهن انسان دارند و درگیری و مشغله شدیدی برای صاحب خود ایجاد می‌کنند. افتادن در چرخه این افکار و عدم تلاش برای خارج شدن از این چرخه اغلب مشکلات جدی روانی را ممکن است به بار آورد. روانشناسان شناختی معتقدند اغلب اضطرابها و افسردگیها ، اختلالات ارتباطی ، مشکلات زناشویی و انواع مسائل دیگر از زندگی فرد ناشی از غلبه افکار منفی بر ذهن فرد است. بر این اساس هدف آنها گسترش حوزه و قلمرو افکار مثبت و به عبارتی مثبت اندیشی در افراد است.

نمونه‌ای از افکار منفی

* من همیشه شکست می‌خورم

* من فرد به درد بخوری نیستم

 

تعریف تفکرات نا معقول چنین است

1- افکار انعطاف ناپذیر

2- دور از واقعیت

3- غیر منطقی

4- مخل بهداشت روانی

افکار خود را متحول سازید

اکنون به تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول توجه کرده و سعی کنید برای دستیابی به یک زندگی شادتر از آنها اجتناب ورزید

1- من بایـد مـورد پـذیرش و محبوب همگان باشم تا بتوانم احساس خوشایندی نسبت به خود داشته باشم. طرد شدن، ترک شدن و تنها ماندن خیلی هولناک است

2- من باید در تمام زمینه ها لایق و کارآمد باشم ، شکست بسیار وحشتناک میباشد

3- هنگامی که اتفاق ناگواری روی میدهد من چاره ای جز اندوهگین شدن ندارم.

4- اگر کسی مرا مورد انتقاد قرار میدهد به مفهوم آن است که ایرادی در من وجود دارد.

5- من همواره باید دیگران را از خودم راضی نگاه دارم و مطابق خواسته و میلشان رفتار کنم.

6- من اساسا از دیگران پایین تر میباشم.

7- زندگی و یا دیگران باید همواره انتظارات مرا برآورده سازند.

8- مـن در زنـدگی محـکوم به افسردگی، ناامیدی و بدبختی می باشم چون مـشـکلات زندگی من لاینحل می باشند.

9- همواره باید کارها بر وفق مراد من پیش بروند.

10- همیشه زندگی و مردم باید منصفانه با من رفتار کنند.

11- مـن در زندگی محتاج شخصی هستم - یک شخص خاص - تا در کنار او باشم و بـه او تکیه کنم - چون من به تنهایی قادر به انجام کاری نیستم.

12- برای من آسانتر است زمـانی کـه به مشکلات زندگی فکر نکنم تا اینکه با مشکلات روبرو شده و مسئولیت حل آنها را بر عهده بگیرم.

13- افـراد بد و شرور بـاید مـجازات شـده و فـورا بـه سـزای اعـمالـشان برسند. اگر چنین نشود من از کوره در خواهم رفت.

14- عوامل خارجی مانند: مردم، جامعه ناسالم، بد اقبالی و سرنوشت دلیل بدبـخـتیها و ناراحتیهای من می باشند. از آن گذشـتـه مـن هیـچ کنـترلی بروی این عوامل خارجی نداشته بنابراین هیچ کاری برای افسردگی و نگون بختی خودم نمیتوانم انجام دهم.

15- من همیشه باید بی عیب و کامل بوده و از دیگران برتر باشم. کـمـال گـرایی یکی از مهمترین عوامل تنش زا است. کمالگرایی انواع گوناگونی دارد:

کمالگرایی در اخلاقیات: من هیچگاه نباید مرتکب خـطا و یـا گـناهی شوم و اگر چنین شود قادر به بخشش خود نمی باشم.

کمالگرایی درعملکرد: برای آنکه یک فرد ارزنده باشم باید همیشه در همه امور موفق گردم.

کمالگرایی در هویت: مـردم هیچگاه فرد آسیب پذیر و خطا کـاری هـمچون من را مورد پذیرش قرار نمیدهند.

کمالگرایی در احساسات: من همواره باید خوشحال و شادمان باشم - بـاید قـادر بـه کنترل احساسات منفی خود بوده و هیچگاه احساس افسردگی و اضطراب نکنم.

کمالگرایی در عشق: دو فردی که عاشق یکدیگر هستند هیچ گـاه نـبایـد بـا یـکـدیـگر بحث و مشاجره کنند و یا آنکه از دست هم عصبانی شوند.

کمالگرایی در زیبایی: چون من کمی اضافه وزن دارم فرد زشت و نازیبایی میباشم.

16- فیلتر کردن: شـما تنها جنبه منفی پیشامدها را مشاهده کرده و آنها را زیر ذره بین قرار می دهید در حالی که جنبه مثبت آن را فیلتر کرده و حذف می نمایید.

17- تفکر دو قطبی: همه چیز یا سیاه است یا سفید، بد است یا خوب - یا شـما کـامل می باشید و یا آنکه یک ناکام و شکست خورده - هیچ حد وسطی وجود ندارد.

18- تعمیم افراطی: شما به یک نتیجه گیری عمومی مبـتـنی بـر یـک واقـعـه واحـد دست می یابید. به محض آنکه برای شما یک حادثه ناگوار روی دهد چنین می پـنـداریـد کـه آن بارها و بارها تکرار خواهد شد.

19- خـوانـدن فکر: بدون آنکه حرفی زده شود، پیـش داورانه از احـسـاس دیـگران و عـلت رفتارشان با خود آگاهی دارید.

20- فاجعه آمیز جلوه دادن: شما انتظار بلا، مصیبت و حوادث ناخوشایند را می کـشـید. کافیست از حادثه ناگواری مطلع گردید. آن وقت خواهید گفت: نکند سر من هم بیاید.

21- برداشت شخصی کردن: چنین می پندارید که هر چرا که دیگران میگویند و یا انـجام می دهند به نوعی در واکنش به شما می باشد.

22- نکوهش کردن: شما دیگران را مسئول دردها و مشکلات خود میدانید. یـا آنـکه خود را مسئول تمام مشکلات می پندارید.

23- بایدها: از تعداد زیادی قوانین خشک و غیر قابـل انـعـطاف کـه رفـتار دیگران و خودتان چگـونه بـاید بـاشـد پیروی می کنید و هنگامی که دیگران آن قوانین را زیر پا می گـذارنـد خشمگین شده و در صورتی که شما خودتان آنها را نـقـض کنید، احساس گناه خواهید کرد.

24- استدلال بر مبنای احساس: تصور می کـنید احساسات شما واقـعیت داشـتـه و هر آنچه احساس می نمایید عینیت دارد. اگر احساس بدبختی میـکنید پس حـتـما بدبخت هستید.

25- تـغـیـیر دادن: تصور می کنید با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسی دیـگـران قـادر خواهید بود آنها را به سلیقه خود تغییر دهید. چون امیدهای شما برای شادکامی کاملا وابسته به دیگران است.

26- کم طاقتی نسبت به ناکامی ها: من این بار هم شکـست خـوردم پـس بـهتر است دیگر ادامه ندهم.

27- بزرگنمایی: مشکلات و کمبودهای زندگی یتان را بزرگنمایی می کنید.

 

28- توقع پاداش آسمانی: انتظار دارید که پاداش تمام نیکی ها و فداکاری های شما در زندگی به شما داده شود مانند فردی که امتیازات را می شمارد. و در صورتیکه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگین می شوید.

 

به گام‌ها و مراحل کسب مهارت مثبت اندیشی داشته باشیم:

 

گام اول : شما می توانید

 

شما دقیقا همانی خواهید شد که فکر می‌کنید هستید. موفقیت یا عدم موفقیت شما بستگی دارد به طرز تفکر شما از خودتان. اگر به خود بگویید که هدف یا آرزوی شما غیرممکن است، به آن دست نخواهید یافت

 

اگر بتوانید فکرتان را در مورد خود و توانایی‌های خود تغییر دهید،‌ زندگی شما تغییر خواهد کرد. واقعیت این است که "شما هر کاری را می‌توانید انجام دهید" کافیست فقط این را باور کنید. مادامی‌ که ایمان به انجام کاری داشته باشید، هیچ چیز غیر ممکن وجود ندارد. افکار خوب به تغییرات مثبت منتهی می‌شود و بالعکس

 

گام دوم: گفت و گوی درونی

 

بیایید فرض کنیم شما تصمیم گرفتید وزن کم کنید، به همین منظور در یک کلاس ورزشی ثبت نام می‌کنید. زمان رفتن به کلاس فرارسیده و شما خسته‌اید. شروع می‌کنید و با خود می‌گویید که " من خیلی خسته‌ام و نمی‌توانم باشگاه بروم" این همان افکار منفی است، چون واقعیت این است که با وجود یک مقدار خستگی هم می‌توانید در کلاس حاضر شوید به منظور ایجاد انگیزه برای رفتن به باشگاه ورزشی،‌شما باید در مورد آن مثبت فکر کنید تا خود را وادار به رفتن کنید. برای مثال می‌توانید به خود بگویید که من حتی برای 20 دقیقه هم که شده می‌توانم در کلاس حاضر شوم. بعد می‌بینید که وضعیت جسمی و روحی شما به سمت بهبودی حرکت می‌کند

 

گام سوم: دنیا را عوض کنید

 

نکته قابل توجه که در مورد مثبت اندیشی وجود دارد مسری بودن آن است. اگر شما مثبت فکر کنید و افکار دلگرم کننده داشته باشید، این طرز تفکر را به اطرافیان خود نیز القا می‌کنید

 

کسانی را در نظر بگیرید که افرادی بسیار مثبت هستند. این افراد همواره دیگران را وادار می‌کنند به اینکه بهتر باشند. و تماس با این افراد باعث می‌شود بخشی از انرژی مثبت و روحیه شاد آنها به دیگران منتقل ‌شود. به همین ترتیب کسانی که منفی باف هستند، سطح انرژی را در وجود دیگران پایین می‌آورند و هیچکس تمایلی به معاشرت و همراهی با آنها ندارد

 

با داشتن طرز تفکر مثبت،‌شما می‌توانید انرژی خوب و مثبت را در اطراف خود نیز پراکنده کرده و جهان را به سمت بهتر شدن تغییر دهید

 

گام چهارم: رد کردن منفی ها

 

همیشه کسانی وجود دارند که آیه یاس می‌خوانند و انسان‌ها را در انجام اهدافشان دلسرد می‌کنند. مثلا تصور کنید به یکی از بستگان خود می‌گویید که امیدوارید در یک دانشگاه خوب و معتبر پذیرفته شوید و ایشان در جواب شما بگویند:" تو از هوش لازم برای ورود به چنین دانشگاهی برخوردار نیستی" حال اگر شما به این ندای منفی گوش کنید، از پرداختن به افکار مثبت باز می‌مانید. پس اگر کسی به شما گفت که نمی‌توانید کاری را انجام دهید،‌ باید حرف‌های او را کاملا فراموش کنید انسان‌های بدبین خودشان را هم باور ندارند چه رسد به دیگران. بهترین راه مواجهه با انسان‌های بدبین این است که به آنها اثبات کنید که اشتباه می‌کنند. فقط شما هستید که می‌توانید تصمیم بگیرید که می‌خواهید چه کسی باشید و در زندگی چه کارهایی انجام دهید. اگر تصمیم به انجام کاری دارید مطمئن باشید حتما راهی برای انجام آن وجود دارد

 

چگونه برای زندگی بهتر افکار مثبت داشته باشیم؟

افکار از چنان قدرتی برخوردارند که می‌توانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابر‌این باید به خود و فرزندانمان بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیت‌ها و کامیابی‌های بزرگی دست یابیم:

۱- نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم.

۲- لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راه‌های تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.

۳- لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.

۴- سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم، مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید» که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید»

۵- افکار خود را متوجه خوبی‌ها و جنبه‌های مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبت‌نگر شویم.

۶- با خوش‌بینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشه‌های جدید مثبت شکل گیرند.

۷- هر روز صبح که از خواب بر می‌خیزیم با نگاه کردن به منظره ی یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسما‌ء‌الله روز خود را با نشاط و خوش‌بینی آغاز کنیم.

۸- از افراد منفی‌نگر یا موقعیت‌هایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی می‌شوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.

۹- به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی‌های خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیش‌بینی نکنیم، زیرا مشکلات فقط به اندازه‌ای مهم هستند که ما آنها را مهم می‌پنداریم.

۱۰- به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.

۱۱- از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیّت دنبال کنیم.

۱۲- به ندای منفی درونی خود و تلقین‌های مخرب و نگران کننده‌ی دیگران بی‌توجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.

۱۳- به قدرت بی‌کران خداوند ایمان داشته باشیم و با خود تکرار کنیم که من لیاقت بهترین‌ها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید.

۱۴- از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تأیید یا تکذیب دیگران نباشیم.

۱۵- در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.

۱۶- در تعریف از افراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم (فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.)

۱۷- از چشم و هم‌چشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی می‌شود دوری و سعی کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم.

۱۸- هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه ی سعی و تلاش به آنچه بخواهیم می‌رسیم.

۱۹- قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به ‌خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرار نخواهد شد.

۲۰- برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که می‌توانیم آنها را از بین ببریم.

۲۱- از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی می‌شود خودداری کنیم.

۲۲- خود را از قید و بندهای آزاردهنده رها ساخته و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسوده‌ای داشته باشیم.

۲۳- از انزوا و گوشه‌گیری که باعث ایجاد افکار منفی می‌شود دوری کرده و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنیم.

۲۴- هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سرگرم شویم.

۲۵- ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشده‌ایم به رختخواب نرویم.

۲۶- هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.

۲۷- اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.

۲۸- خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث می‌شود تا افکار ناراحت کننده و منفی‌ جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهن

 

استفاده از تک گویی مثبت در موقعیت های اظطراب زا

 

سعی کنیم افکار مثبت یا تک گویی های مثبت ذیل را برای خودمان بارها تکرار کرده و به خودمان تلقین کنیم:

 

-          من می خواهم این کار را به خوبی انجام دهم .

 

-          من آمادگی خوبی دارم که ...

 

-          من می توانم این کار را انجام دهم.

 

-          توانایی من به خوبی هر کس دیگری است که اینجا ...

 

-          هر مشکلی راه حلی دارد.

 

-          هرنقطه ی پایانی ، آغازی دیگر است .

 

-          هر بحرانی یک فرصت است .

 

-          هر گذار و انتقالی یک نوع دیگر سازی و شکلی از تبدیل است .

 

-          لیوان خالی برای دوباره پر کردن است .

 

-          توانایی های بالقوه برای تغییرات مثبت ذاتی است .

 

-          هر ضعفی می تواند به قدرت تبدیل شود .

 

-          هر شکستی می تواند گامی به سوی پیروزی باشد .

 

-          هر دردی می تواند محرکی برای رشد باشد .

 

-          هر از دست دادنی می تواند آغازی برای بخشش باشد .

 

-          هر رخداد مصیبت باری یک سفر قهرمانانه است.

 

-          من می توانم به هدفم برسم .

 

-          من کاملاً مال خودم هستم و مردم مرا برای خودم دوست دارند.

 

-          من کنترل زندگی ام را کاملاً به دست دارم.

 

-          من از اشتباهاتم درس می گیریم .

 

-          من فرد با ارزشی هستم.

 

 

 

جایگزین های زیر در صحبت هایمون استفاده کنیم :

 

 

به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود

به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت

به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی

به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم

به جای گرفتارم؛ بگوییم : ‌در فرصت مناسب با شما خواهم بود

به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟

به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده

به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما

به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه

به جای فقیر هستم؛‌بگوییم : ثروت کمی دارم

به جای بد نیستم؛ بگوییم :‌ خوب هستم

به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست

به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم

به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود

به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه

به جای من مریض و غمگین نیستم؛‌ بگوییم :‌ من سالم و با نشاط هستم

به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم

به جای جملاتی از جمله چقدر چاق شدی؟، چقدر لاغر شدی؟، چقدر خسته به نظر می‌آیی؟، چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟، چرا ریشت را بلند کردی؟، چراتوهمی؟، چرا رنگت پریده؟، چرا تلفن نکردی؟، چرا حال مرا نپرسیدی؟  بگوییم: سلام به روی ماهت، چقدر خوشحال شدم تو را دیدم،  همیشه در قلب من هستی و....

 

 

 

چند تمرین عملی

 

برای این که تفکر مثبتی داشته باشید، اول باید خودتان را بشناسید. برای اجرای ۶ گام این فهرست ها و جداول را تهیه کنید:

 

۱. احساسات/ علایق و نقاط قوت

 

کارتان را با نوشتن احساسات، علایق و نقاط قوت خود آغاز کنید. تحقیقات نشان داده اند که تنها ۲۰ درصد از مردم از نقاط قوت شخصی خود هر روز فعالانه استفاده می کنند. برای تعیین نقاط قوت خود گروهی که در آن قرار می گیرید را مشخص کنید، مثلا «موفق: همیشه می خواهید دستاوردهای بزرگ داشته باشید. فرمانده: می خواهید کارها را اداره کنید. مشاور: یک متفکر منظم هستید. جمع کننده: از جمع کردن افراد در کنار هم لذت می برید. احساسات و علایق شما به زندگی تان هیجان می بخشد.

 

۲. احساسات/ علایق، نقاط قوت و ارزش ها

 

ارزش های خود را به فهرست تان اضافه کنید. اصول معنی داری که اثر مستقیمی بر کار بعدی شما دارند را انتخاب کرده و فهرستی از اهداف مهم خود تهیه کنید. ارزش های رایج شامل شجاعت، عزم و امانت داری هستند. پنج ارزش را در جدول خود بگنجانید.

 

۳. فهرست مشارکتی

 

کارهایی که می خواهید انجام دهید را در طوفان مغزی بررسی کنید. سپس فهرستی از اهداف خود تهیه کنید.

 

۴. دایره کامل

 

نموداری با بیضی کوچکی در مرکز آن و محورهایی رو به بیرون رسم کنید. روی هر محور دایره ای بکشید که نماد یکی از حوزه های وسیع زندگی شما مثل روابط، سلامتی و تندرستی، شغل، معنویات، تحصیلات و... است. نقطه ای مشکی به نشانه میزان انجام درست وظایف هر گروه روی هر محور بکشید. هرچه نقطه مشکی به هر دایره نزدیک تر باشد، در آن حوزه بهتر عمل کرده اید.

 

۵. تنظیم جملات «می خواهم...»

 

پس از تفکر دقیق درباره همه موضوعات و تمرینات بالا و نوشتن پاسخ های خود، مجموعه ای از جملات «می خواهم....» را برای هر گروه اصلی زندگی خود تهیه کنید. مثال: گروه پولی: می خواهم بیشترین درصد ممکن را در برنامه ۴۰۱بازنشستگی خود سرمایه گذاری کنم. گروه شغلی: می خواهم در سال آینده کاری پیدا کنم که از آن لذت ببرم و در آن احساس چالش و ارزش داشته باشم.

 

این موارد را کاملا شفاف بنویسید. جملات «می خواهم..» را مثبت و قطعی بنویسید. آن ها باید «خاص، قابل اندازه گیری» و بر دارای مهلت معین باشند. بنابراین «می خواهم بیشتر مطالعه کنم» اثرگذار نیست. به جای آن بنویسید: «می خواهم ۲۰ صفحه در روز مطالعه کنم

 

جملات «می خواهم...» را بر اساس «احساسات، نقاط قوت و ارزش ها، مهارت ها و مزیت های حرفه ای و عواملی خارجی اثر گذار بر اهداف خود، مثل پیشرفت های تکنولوژیکی و ملاحظات بازار بنویسید. برای کوتاه مدت نیاندیشید.

 

۶. کاربرگ پل

 

در تمرین بعدی برای شناخت خود، «کاربرگ پُل» را تهیه کنید. این کاربرگ چهار موردی را نشان می دهد که «پلی برای رسیدن شرایط مطلوب» ایجاد می کند. فهرستی از شرایط فعلی خود، برای مثال: «من نامنظم کار می کنم و شرایط نامساعدی دارم»، آنچه آرزو دارید به دست آورید: «می خواهم در ۱۸ ماه آینده فلان مقدار پول به دست آورم»، چیزی که باید داشته باشید: «می خواهم هر ماه یک فعالیت خاص دوستانه/خانوادگی برنامه ریزی کنم» و آنچه خوب است اما ضروری نیست: «می خواهم ماهانه حداقل ۱۰ درصد درآمدم را در بازار سهام یا بازار مسکن سرمایه گذاری کنم» را تهیه کنید. جملات مربوط به خواسته ها، ارزیابی شرایط فعلی، بایدها و فهرست موارد خوب اما غیرضروری را با گروه های نمودار دایره ای خود مرتبط کرده و برای هر مورد مهلتی مشخص کنید. یاداشت همه موارد، باعث تمرکز تفکر و برنامه ریزی می شود.

 

 

 

در ساختار شخصیت ما انسانها ، افکار از چنان از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند سازنده یا ویرانگر باشند ، بنابراین باید بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیتها و کامیابیهای بزرگی دست یابیم . یکی از این راهکارها یادگیری روشهایی است که باعث مثبت اندیشی در ما میشود و افکار منفی را از ما دور میکند

*****************************************************************************************

کفاشی که کفش امام زمان را پینه نزد❗

سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟» سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم. حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد.
پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»
سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت : قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید “کفش مرا پینه می زنی” داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید !
حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.» (کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی)

خوشا چشمی که رخسارت ببیند